دكتر جان لي بررسي و تحقيق بر روي زوجين مختلف دريافت كه مي‌توان طرز تفكر و برخورد افراد در مورد ارتباط احساسي عاطفي با جنس مخالف را در ۶ گروه با الگو طبقه بندي نمود و از آن به عنوان الگويي عشق نام برد در اين طبقه بندي سه گروه اصلي وجود دارد و سه نوع ديگر تركيبي از ويژگي‌هاي آن سه نوع اصلي هستند. اصلي هايكم ،عشق رمانتيك و شهوانياين همان عشق اساطيري در افسانه ها كتاب ها و فيلم هاي عشقي است و عمدتاً بر پايه زيبايي و جاذبه هاي فيزيكي معشوق از ديد عاشقانه اي فتحي عاشق شكل مي‌گيرد و غالباً جز جنسي نيز دارد و بر همين اساس پس از دستيابي به معشوق اين جزوه احساسي و شهواني به تدريج كمرنگ شده و معمولا در چند سال گاهي ظرف چند هفته آن ولع و وسوسه احساسي از بين ميرود و در اين زمان است كه ساير عوامل دخيل در روابط انساني و زناشويي ميزان صميميت و پيوند عاطفي تعيين كننده آينده اين نوع پيوند زناشويي و عشق خواهد بود.دوم ، عشق دوستانههمچنان كه از نام آن پيداست چنين عشق و محبتي در پي دوستي و شناخت در ريون كامل و داشتن معيارها ارزش ها باورها اهداف و علايق مشترك و مشاوره و در طولاني مدت به وجود مي‌آيد درست همانند دو دوست صميمي در چنين رابطه اي تعهد و صميميت بسيار زياد است. وليان تمايلات و هيجانات احساسي و جنسي چندان قوي نيست و وجود ندارد.سوم ،عشق بازي گرانهدر چنين حالتي به دليل طرز تفكر خصوصيات شخصيتي و اهداف شخص تلاش به دستيابي و كنترل مشروع مي كند و براي رسيدن به آن دست به هر اقدام و رفتاري مي زند و به معني واقعي نقش ايفا مي كند و از هر مانور و دروغي كه لازم است رويگردان نيست هر چند در ظاهر هم ممكن است رفتار خود را به دليل دوست داشتن توجيه كنند چنين افرادي تقريبا فاقد تعهد صميميت و صداقت هستند.تركيبي ها يكم ،عشق مادرانه و پدرانهدر چنين رابطه فرد تقريباً نقش و جايگاه شبيه پدر يا مادر را در برابر معشوق به عهده مي گيردچنين رابطه‌اي در زندگي زناشويي چند سال طول نخواهد كشيد در نهايت مادر يا پدر خسته و درمانده و فرزند ياغي و سركش خواهد شد.دوم،عشق منطقي يا محاسبه گرانهدر اين حالت فرد تقريباً فقط بر اساس منطق و محاسبه معايب و محاسن مجذوب طرف مقابل شده و مسئله احساسي و عاطفي و شخصيتي و تناسب و همخواني نقش و جايگاه چنداني ندارد چنين رابطه‌اي بيشتر يك نوع معامله است و انسان به عنوان يك كالا در نظر گرفته مي شود و تا زماني كه كالاي انتخاب شده شرايط اوليه را دارا باشد رابطه نيز تداوم مي يابد ولي به محض اين كه تاريخ مصرف آن بگذرد دور انداخته ميشود.سوم،عشق شيدايي يا وسواسيدر اين حالت عشق تقريباً خارج از كنترل بوده و فرد از خود بيخود مي شود و عقل و منطق و پذيرش واقعيت در صحنه وجود ندارند. فرد رفتاري وسواس اي حسادت آميز شكاك و كنترل كننده داشته و تا ممكن است دست به رفتارهاي خشونت آميز بزند بسياري از عشق هاي دوران نوجواني از اين گونه است.
در روابط عاشقانه هر يك از طرفين ممكن است الگوي عشقي متفاوتي داشته باشند حتي در طول مدت رابطه ممكن است الگوي عشق تغيير كند مطالعات ديده شده است كه رابطه مستقيمي بين ستون و خصيصه شخصيتي شامل روان پريشي برون گرايي و روان رنجوري با انواع روابط عاشقانه وجود دارد به طوري كه فرد روان پريش بيشتر گرايش به اشتباه ديگران داشته و كمتر درگير عشق پدرانه و مادرانه و يا عشق دوستان مي شود فرد روان رنجور بيشتر دچار عشق و شيدايي شده و احتمال درگيري‌اش با عشق محاسبه گرانه بسيار كم است و افراد برون گرا بيشتر درگير عشق رمانتيك يا بازيگرانه مي‌شوند.
- سه شنبه ۲۶ تیر ۹۷ ۱۲:۳۱ ۱۰۹ بازديد
- ۰ نظر